رادينرادين، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

دوست داشتنی ترینم

تولد 3 سالگی

1392/8/12 15:12
نویسنده : بهناز
460 بازدید
اشتراک گذاری

پسرک خونه ما ٢٥ مهر ٣ سالش رو تموم کرد.باور کردنش خیلی سخته که به این سرعت وارد ٤ سالگی شد.یه روز،همون موقع که نوزاد بود و بسیار بیقرار بود حسرت دیدن چنین روزی را داشتم.روزی که خوشحال و شاد به پایان برسه بدون هیچ گریه ای،بدون هیچ بیقراری ای.واقعا در مغزم نمی گنجید که بالاخره ابن روزها رو هم می بینم.ولی الان دقیقا همون روزه.روزهایی که خنده پسرک ما خونه رو پر می کنه.روزهایی که خونه ساکت و آروم ما پر شده از صدای کودکانه پسرکمون و جمله هایی که یه ریز و پشت سرهم گفته میشه.خونمون پر شده از مامان مامان گفتن های پی در پی و بی دلیل.همینجوری که داره بازی می کنه و یا مثلا چیزی می خوره یا تی وی می بینه بی دلیل هی می گه مامان و گاهی هم مامانییییییییی.که من براش غش می کنم و قربون و صدقه اش میرم.خدایا ازت می خوام که همه بچه ها زیر سایه پدر و مادرشون سالم و شاد باشن و هیچ وقت هیچ وقت روی مریضی رو نبینن.

٢٥ مهر امسال ٥ شنبه بود و ٤شنبه هم عید قربان و تعطیل.ما هم از فرصت استفاده کردیم و رفتیم به دیار پدری.یه تولد خیلی کوچولو هم اونجا برای پسرمون گرفتیم.

اول توضیحاتو بدم:اول اینکه اگه زادین رو تو تولدش با شلوار راحتی می بینین دلیلش فراموشکاری بنده است که برای بچه کمربند برنداشته بودم و شلوار مهمونیهاش همش از کمرش میوفتادن پایین.بس که این بچه با ٢ تا مهمون کوچولوی تولدش بدو بدو و بازی کرد.منم دیگه کلا شلوار مهمونی رو از پاش درآوردم و شلوار راحتی پاش کردم.دوم اینکه من کادوهاشو نشونش نداده بودم چون رادین علاقه وافری به کادو باز کردن داره .گذاشتم موقع کیک کادوها رو هم آوردم که بچه کلی ذوق می کرد و می خواست همون موقع بازشون کنه.دلیل اینکه تو عکسها هم با دست اشاره می کنه همینه.میگه کادوهامو بدین !با بدبختی چند تا عکس ازش گرفتیم.

کوچکترین مهمان تولد :آرتام پسر دایی رادین.

1

2

میز شام که همه دسپخت خودم بود.

3

اشاره به کادوها!!!

4

مراسم کیک برون

5

بالاخره به کادوهاش رسید.

6

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان پريناز
13 آبان 92 8:35
بچه ها بزرگ ميشن خيلي زودتر از اوني كه فكر ميكنيم.خدا كنه بتونيم انسان بارشون بياريم
تولد مبارك نازپسر مهربون


الهی آمین.مرسی خاله مهربون
سيران
14 آبان 92 10:56
مبارک مبارک تولدش مبارک
انشالله که 100 ساله بشه و زیر سایه پدر و مادرش شاد و سر زنده باشه
هی بگووووووووووووووو من هنر ندارم حالا دیگه فهمیدم تو خیلیییییییی شکسته نفسی می کنی هاااااااااااااا


سیران جان در مقابل مامان هنرمندی مثل شما هیچمم
مریم مامان محمدرضا
15 آبان 92 15:21
نه بابا اینقدر ها هم بی هنر نیستی که............. کادوهای خوشکلش هم کنار تولد قشنگش مبارک
بهناز
پاسخ
به هنرمندی شما نمی رسه خانم.ممنونم
مامان آوینا
26 آبان 92 9:58
عزیزم تولد گل پسرت مبارک ایشاله تولد 120 سالگی اشو و جشنهای شادی و البته ایشاله دامادی اشو بگیری ممنونم در کنار شما ان شالله